loading...
هيات جوانان قمر بني هاشم(ع)عاشوراييها
خادمان اهل بيت(ع) بازدید : 270 شنبه 08 مهر 1391 نظرات (0)

محمّد بن عبدالرحمن همدانى مى‌گوید: قرضى داشتم که به خاطر آن، دنیا برایم تنگ و تار شده بود، با خود گفتم: فقط آن کسى که مى‌تواند قرضم را ادا کند، مولایم امام رضا(ع) است، پس نزد او رفتم. امام به من فرمود: خداوند حاجت تو را برآورده کرد و دیگر دل‌تنگ نباش، من‌ نیز وقتى این را شنیدم دیگر چیزى نخواستم و خدمت امام ماندم، حضرت روزه بود و دستور داد براى من غذا بیاورند. عرض کردم: من هم روزه هستم و دوست دارم با شما افطار کنم و از غذاى‌ شما تبرک بجویم. هنگام غروب، نماز مغرب را خواندند و در وسط خانه نشستند و غذا خواستند، با هم افطار کردیم و بعد به من فرمود: شب را نزد ما مى‌مانى یا اینکه‌ حاجت خود را مى‌گیرى و مى‌روى؟ گفتم: بروم بهتر است. حضرت دست خود را به زمین زد و یک مشت خاک برداشت و فرمود: بگیر، آن ‌را گرفتم و در جیبم قرار دادم و با تعجّب دیدم که همه‌اش دینار است، از آنجا به ‌خانه‌ام آمدم و نزدیک چراغ رفتم تا دینارها را بشمارم، دینارى از دستم رها شد. وقتى نگاهش کردم، دیدم روى آن نوشته شده «پانصد دینار است، نصف آن براى ‌قرضت و نصف آن براى مخارج تو است»، وقتى این را دیدم، دیگر نشمردم و آن‌ دینار را در کیسه گذاشتم، صبح وقتى دینارها را شمردم، آن دینار را پیدا نکردم هر چه زیر و رو کردم، آن را پیدا نکردم و پانصد دینار تمام بود!

برچسب ها امام رضا(ع) ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
هيات جوانان قمر بني هاشم(ع)عاشوراييها مراسم هفتگي خود را از سال84 با هدف آشنا شدن جوانان با فرهنگ عاشورايي آغاز كرده است.اميد است ما را در رسيدن به اين هدف ياري نماييد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) چند صلوات هدیه می کنید؟
    ادعيه و زيارت

      

    آمار سایت
  • کل مطالب : 239
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 42
  • آی پی امروز : 65
  • آی پی دیروز : 53
  • بازدید امروز : 354
  • باردید دیروز : 108
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,263
  • بازدید ماه : 3,933
  • بازدید سال : 19,635
  • بازدید کلی : 259,823
  • کدهای اختصاصی